۶ آبان ۱۴۰۲، ۱۴:۵۱

یادداشت مهمان؛

نگاهی به «متافیزیک شعر» و ساختار و محتوای آن

نگاهی به «متافیزیک شعر» و ساختار و محتوای آن

کامران جوهری نویسنده و پژوهشگر می گوید کتاب «متافیزیک شعر»، کتاب مستطابی است که هیچ کتابخوان و کتابخانه‌ای از آن بی‌نیاز نیست.

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و ادب: کامران جوهری نویسنده و پژوهشگر یادداشتی با عنوان «هیچ کتابخانه‌ای بی‌نیاز از این کتاب مستطاب نیست» نوشته که در آن نگاهی به کتاب «متافیزیک شعر» داشته و آن را برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار داده است.

مشروح متن این یادداشت را در ادامه می‌خوانید:

«شاعر، نویسنده و پژوهشگر نام‌آشنا مهدی مظفّری ساوِجی، جدیدترین تألیف‌اش، «متافیزیکِ شعر» را با حجمی قابل توجه (١٤٧٠صفحه) در ٣مجلد به یکی از بِکرترین تأمّلاتِ ادبی در این زمینه اختصاص داده و اثری جدّی و قابل توجه در حوزهٔ تفکّر در شناختِ موجود (پدیده) و ناموجود (ایده) تألیف کرده است؛ پژوهشی بینارشته‌ای در خصوصِ درهم‌تندیدگیِ فلسفه و هنرِ هنرها (شعر) و تلاش برای تابانیدنِ پرتوی بر بنیان‌های مشترکِ این دو پدیده‌، با استناد به منابعِ و آرای نظریه‌پردازان و بزرگان عرصه‌های مزبور. ساوجی با دسته‌بندیِ مطالب و بعضاً واکاویِ جریانات ادبی و هنری در پاره‌ای از مقاطع تاریخی (از جمله یونان و روم باستان، قرون وسطی، رنسانس و روشنگری و نیز مشروطیّت در ایران) به سیرِ شعر و نسبت و تناسب آن با ادراکات متافیزیکی و ظهور و تکاملِ تخیّل و خلاقیت‌های حاصل از آن پرداخته و سلوک تاریخی و اجتماعی شعر و پیوند آن با دیگر علوم و هنرها از جمله فلسفه، روانشناسی، موسیقی، تئاتر، سینما و… را با دقت‌نظری معطوف به منابع و مآخذ اصیل در معرض ارزیابی و تحلیل قرار داده است.

مؤلف بر هر کدام از مجلداتِ مذکور عنوانی نمادین، با نیم‌نگاهی به عناوین کتبِ عهد عتیق، نهاده؛ جلد نخست: سِفْرِ تکوین، جلد دوم: سِفْرِ تکامل و جلد سوم: سِفْرِ خُروج. سِفْرهایی که بی‌ارتباط با سَفَر تاریخی شعر و سیر تکاملی این هنر در ادوار تاریخ نیست و همین نشان می‌دهد که این نام‌گذاری‌ها هوشمندانه و با اِشراف به سیر و سلوک تاریخی این هنر صورت گرفته است.

در سِفْرِ تکوین (جلد اوّل)، که در حقیقت پایه‌های کتاب بر آن نهاده شده و تلویحاً شکل تکوین شعر را یادآور می‌شود، ضمن نگاهی کلّی به جایگاه شعر و ارتباط ذاتیِ آن با دیگر ساحت‌های هنر، در آغاز به دیدگاهِ فیلسوفان از هراکلیتوس تا ویتگنشتاین پرداخته شده و سپس «خلقتِ زبان»، «مسألهٔ خالق» و «عطشِ جاودانگی»، که همواره مطمح نظر شاعران در طول سده‌ها و اعصار بوده، مورد واکاوی و تبیین قرار گرفته است. در ادامه پیدایشِ خط و الفبا، باورها و اسطوره‌های ملل، نقش ادیان در تکوین ادبیات و… به عنوان مبادی و مبانی متون مکتوبی نظیر گیل‌گمش، انوما الیش، اوپانیشادها و… مورد واکاوی قرار گرفته و در فرازهایی دیگر از این گشت و گذار تاریخی و بالطبع، تحلیلی به آرا و نظریات فروید و یونگ نیز به عنوان بانیان روانشناسی، در یکی دو سدهٔ اخیر اشاراتی کامل و قابل تأمل شده است و ضمن همین یادکرد، نسبت و رابطهٔ ادبیات با مسائل معطوف به روان انسان نیز در معرض اِمعان و داوری قرار گرفته است.

مخاطب در فرازی دیگر از متافیزیک شعر، با «شعر»، «نظم» و «نثر» به عنوان «ماده و صورتِ شعر» مواجه می‌شود و در پیوند با همین مسئله، تشریح این هنر را به میانجی ابعاد و اضدادی چند در ساخت و بافت شعر و مقایسهٔ آن با «نظم» و «نثر» پی می‌گیرد. مظفری در ادامه به مؤلّفه‌های مختلف و مرتبطِ دیگر با ادبیات و شعر، از جمله «موسیقی»، «الهام و اراده»، «واقعیّت و تخیّل»، و… می‌پردازد و این نشانه‌ها و نمودها را که از دیرباز تا دوران معاصر در پرتوِ اساطیر، در قالب نهال‌های شعر بالیده و برگ و بر گسترده و در طول قرون به درختانی تناور و سایه‌گستر بدل شده‌اند به تفصیل بررسی و سپس لایه‌های مختلفِ دیدِ پدیداری و هرمنوتیک در پیوند با شعر را از نظر بزرگانِ فلسفە مورد تفحّص قرار داده است.

سِفْرِ تکامل (جلد دوّم)، همچنان‌که از عنوان آن پیداست، ناظر به دگردیسی‌ها و دگرگونی‌های شعر است و همین تحول و تطور، خواننده را با دوران‌های گذار که اغلب به مواجهه تجدّد و سنت می‌انجامد مواجه می‌کند.

در متافیزیک شعرِ ساوجی، تضادِ سنّت و مدرنیته، با اشاره به طلیعه آن در غرب و کم‌وکیفِ تاثیرپذیریِ شاعران، نویسندگان، پژوهشگران و منتقدان زبان و ادبیات فارسی از آن، مورد مطالعه قرار گرفته است. علاوه‌براین، نقش و پایگاهِ بانیانِ این جریان که به نوعی ریشه‌ای عمیقاً تاریخی دارد و طبق پژوهش‌های مظفری ساوجی نسب و نی‌ای آن از باب تبارشناسی، به یونان باستان و فلاسفهٔ پیشاسقراطی از جمله هراکلیتوس می‌رسد، بررسی شده و در ایران نیز به تبع همین ارزیابی و تحلیل تاریخی، آرا و آثار صاحب‌نظران سیاسی و ادبیِ تأثیرگذار بر چنین جریان اصیل و به‌ظاهر متضاد و متناقضی بازنمایانده شده است.

مؤلف در جستاری دیگر از کتاب خود پیوند موسیقی با ساختمانِ شعر را، با تمرکز بر مصالحی چون وزن، قافیه، محتوا و… در مدارِ شعرِ نو و سپید، در پرتوِ دیدگاه بزرگانی چون نیما، شاملو، فروغ، براهنی، شفیعی کدکنی و… بررسی کرده و میزان نفوذ در نفوس شعر با توجه به این عناصر را در معرض تحلیل و اِمعان نهاده است.

پس از آن، مسائل دیگری از جمله زبان، فرم و محتوا، سادگی و پیچیدگیِ کلام، بحرانِ مؤلّف و مسئلهٔ روشنفکری نیز به‌طور مبسوط، از زوایای مختلفِ ادبی، تاریخی و فلسفی، با استناد به منابع و مآخذ اصیل و دست‌اول، مورد تحلیل و تعلیل قرار گرفته است.

سِفْرِ خُروج (جلد سوّم)، با واکاوی «اتوپیا» (آرمان‌شهر) در سایه جمهور افلاطون، ضمن گریزی به «پایدیا»، آغاز و سپس به گیل‌گمش و شاهنامه و نقش آرمان‌شهر در پی‌افکندن فرازهایی از این آثار پرداخته شده است. علاوه‌براین، در سطرهایی از این فصل، با نگاهی به مشخصّه‌هایی چون شی‌ٔ‌وارگیِ انسان، تراژدیِ زبان، خلوصِ نژادی (با اشاره به نازیسم)، بهشت‌های دوزخین و… از حقیقتِ زندگیِ انسان معاصر در قابِ «مَجاز» رونمایی می‌شود و نقش عمیقاً دردناک انسان مدرن بر زمینه ایجاد چنین فجایعی ارزیابی و تأثیر این نقش در شعر طیفی از شاعران و نویسندگان معاصر جهان از جمله تی. اس. الیوت، برتولت برشت، پل والری، سیلویا پلات، ریکاردو، فروغ فرخزاد، جورج اورول، فرانتس کافکا، آلبر کامو، ماکسیم گورکی، الکساندر پوشکین، میلان کوندرا، اوژن یونسکو، آلدوس هاسکلی، ری برادبری، زامیاتین، داستایوفسکی و… بررسی و تحلیل شده است.

تشریح این عناوین با اتکا به آرای پژوهشگران و منتقدان بزرگِ معاصر، که در این عرصه صاحب‌نظرند کتاب را به منبعی معتنابه در حوزه دانش‌ها و بینش‌های معطوف به اتوپیاشناسی تبدیل کرده که می‌تواند راهگشای بسیاری از علاقمندان و پژوهشگران این عرصه باشد. همچنین ذیلِ عنوانِ «هوش و حواسِ پساانسان» و تحریفِ جایگاهِ او، این مضمون با تَدقیق در نتایجِ مدرنیته در بسترِ تکنولوژی و صنعتِ عصر جدید که شرافتِ انسانی را به حاشیه رانده، شکافتە و واکاوی شده است. از این نظر گویی قلم مظفری نقش همان تیغ جراحی را بر عهده دارد که اعضا و جوارح جوامع بشری را می‌شکافد و لایه‌های زیر پوست را در پی عامل عفونت و التهاب می‌کاود.

ساوجی در پایان به شعر رجعت می‌کند و این هنر را مرهمی بر زخم‌ها و جراحات مزمنی می‌داند که آدمی همواره در طول اعصار و قرون بر روح خویش هموار و وارد است. در این مقام، شعر همان وطن آدمی است که هایدگر با نظر به هلدرلین به آن اشاره می‌کند. وطنی که می‌خواهد انسان را از غربت و بی‌سامانی نجات دهد و او را به سرپناهی مألوف و مأنوس که همانا آسایشی توأم با آرامش است برساند.

پیوست‌های مکمّلِ متن، مرجع‌شناخت دقیق و نمایه‌ها، بخش پایانیِ مجلد سوم را تشکیل داده‌اند.

در پایان باید یادآور شد که مؤلّف با تفکیک و لایه‌بندیِ موضوعی، به تألیفی مطلوب رسیده و متنی ارائه کرده که خواننده ضمن سفری تاریخی و گذار از مباحثِ گسترده، به مناظر و چشم‌اندازهایی بکر و بدیع، که حاصل نگرش و نگارشی اصیل و عمیق است می‌رسد. شرح و بسط این تودرتو بودنِ مطالب و بهره‌گیری از ایده‌ها و اندیشه‌های صاحب‌نظران به موازاتِ حجم اثر، و نیز بیانِ موجز و در عینِ حال گویایِ کتاب که حاکی از کیفیت مطالب و آرای مؤلف است، در قالب چنین کوته‌یادداشتی نمی‌گنجد؛ به همین دلیل، آگاهیِ کامل از محتوای چنین اثری جز از طریق مطالعهٔ کامل آن امکان‌پذیر نیست. از این نظر، باید اذعان کرد که متافیزیک شعر، کتاب مستطابی است که هیچ کتابخوان و کتابخانه‌ای از آن بی‌نیاز نیست.

شاید یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های قابل توجه در مواجهه با این متن، گفت‌وگوی شاعران و پژوهشگرانی است که از دیرباز تا امروز دیدگاه‌ها و آرای خود را دربارهٔ شعر، به عنوان هنرِ هنرها، ارائه و ابراز کرده‌اند و مهدی مظفری ساوجی با احاطه و اِشراف کم‌نظیر خود به این معارف و بینش‌ها اثری خواندنی و ماندگار به دوستداران شعر و فلسفه تقدیم کرده است. اثری که مؤلف، برای نگارش آن به مکالمه رو آورده و تقریباً در هیچ‌یک از فصل‌ها و فرازهای آن متکلم وحده نبوده است. در واقع ساوجی در متافیزیک شعر، ضمن ابراز دیدگاه‌های خود دربارهٔ شعر، به تناسب و اقتضا از بیان آرای صاحب‌نظران عرصهٔ ادبیات و هنر، به ویژه شعر غافل نبوده و همین شکلی افلاطونی به کتاب او بخشیده است. شکلی که نشان از دیالکتیک و دیالوگ دارد و به اقتضای پیکره و ساختار خویش، از حدیث نفس می‌پرهیزد. مضافاً این‌که به استناد کثرتِ تألیفاتِ مهدی مظفّری ساوجی در حوزه ادبیات و اعتماد و اعتنا به داوری و دانش او در این باب که حاصل سال‌ها خردورزی و تحقیق این شاعر و پژوهشگر کوشا و پویاست می‌توان به نتیجه‌ای مطلوب و مقبول در خصوص اهمیّتِ متافیزیک شعر رسید. به‌منظور درکِ پیوندِ دوسویهٔ این دو پدیدهٔ به ظاهر متمایز، یعنی «شعر» و «فلسفه»، لزومِ خوانشِ این اثر، به‌ویژه برای اهالیِ ادبیات امری خوشایند و در عین حال اجتناب‌ناپذیر می‌نماید.»

کد خبر 5923661

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • captcha